جزیره دانش

شیمی- زیست- فیزیک- جغرافی- دین و زندگی-ادبیات...

جزیره دانش

شیمی- زیست- فیزیک- جغرافی- دین و زندگی-ادبیات...

گشت وگذاری در عالم برزخ

در آیات وروایات، مرگ وعالم برزخ به خواب تشبیه شده است. قرآن کریم می فرماید:«خداوندجان ها را به هنگام مرگ می گیرد ونفسی(انسانی) که هنوز اجلش فرا نرسیده در خواب، روح او راقبض می کند. کسی که مرگش فرا رسیده باشد،روحش را نگه می دارد وکسی که هنوز زمان مرگش فرانرسیده تا وقت معین رهایش می کند.»

 در این آیه شریفه مرگ به خواب موقت ولی طولانی تشبیه شده است. درهمین رابطه درروایتی از امام باقر(علیه السلام) سوال شد مرگ چیست؟ حضرت فرمود:« همان خوابی است که هر شب به سراغتان می آید ولی طولانی تر . به طوری که شخص از آن بیدار نمی گردد مگر روزقیامت .» حضرت در ادامه فرمود: «حالت شادی وصف ناپذیر ویاترس ومناظر هولناکی که شخص در خواب می بیند چگونه است؟! مرگ نیزهمانطوراست پس خود رابرای مرگ آماده نما.»

 

دراین تشبیه می توان ارواح رابه سه گروه تقسیم کرد.همانطور که سه نوع  خواب داریم، یکی خوابهایی که شخص به هنگام آن ازاطراف خود بی خبر است ودرخواب نه چیزی می بیند ونه چیزی می فهمد وتنها پس ازبیداری متوجه می شود خواب بوده؛ دوم خواب هایی خوش که فردتمام آرزوهای خود را در عالم خواب ودر مرحله وجودمشاهده می کند وسوم خواب هایی که به آن خواب پریشان می گویند به گونه ای که آنقدر وحشتناک وطاقت فرساست که شخص در خواب فریادش بلند می شود، زبانش می گیرد،تمام بدنش می لرزد تاجایی که از صدای دادوفریادخود بیدار می شود؛ عالم برزخ هم ،این چنین است. لهذا اکثر مردم که نه ایمان خالص دارندونه کافر محضند در عالم برزخ دربی خبری به سرمی برند؛ حتی درمواردی بیان شده که سوال و جواب از آنها هم ، در قیامت خواهد بود.اما درموردمومنین محض خداوندمی فرماید : « فروح وریحان وجنت النعیم» ارواح مومنین عالم برزخ را در« روح وریحان برزخی »می گذرانند تا اینکه تکامل لذت ورضایت رادرقیامت دربهشت پر نعمت که برای اصحاب یمین هم سلام است وهم سلامتی سپری کنند . اما در مورد ارواح کافرین محض درعالم برزخ، قرآن مجید می فرماید:« اما ان کان من المکذبین الضالین فنزل من حمیم وتصلیه الجحیم » که مقصود از « نزل حمیم» پیش غذایی ازآب چرک جوشان (پذیرایی درقبر ) واز « تصلیه الجحیم» فرو افتادن در آتش آخرت است. با نگاهی بر ادله قرآنی بر اثبات وجود برزخ  چند نکته رابه دست می آوریم اول اینکه عذاب برزخ وقیامت از یک سنخند .اما دربرزخ دیدن ونزدیک شدن به عذاب است . دومین نکته این است که اهل برزخ با صبح وشام دنیا در ارتباطند . چرا که برزخ ،عالم بین دنیا و آخرت است . پس مردگان نه تنها از صبح وشام دنیا به کلی منقطع نشده اند بلکه بهشت وجهنم برزخی آنها از حین مرگ وخارج شدن روح از بدن شروع می شود و به محض جداشدن روح از بدن ،بشارت به بهشت یا وعید عذاب آتش را دریافت می کنند وبه دنبالش آنان که جهنمی هستند تقاضای بازگشت به دنیارا دارند تا گذشته راجبران کنند اماهرگزبرگشتی به دنیابرایشان نخواهد بود.

 

 

شب اول قبر وسوال وجواب از اموات:

یکی از وحشتناک ترین مواقف انسان اولین شب ورود به عالم برزخ است .ازآن جایی که وحشت به معنای عدم آشنایی وبیگانگی انسان با وضعیت جدید است لذا هر چه روح با عالم معنویت بیگانه باشد وبه عکس به دنیا تعلق خاطر داشته باشد درجه وحشت وتنهاییش بیشتر است.

 

به تصریح روایات فشار قبر همان فشار بدن انسان بوسیله دو جسم است. اما این فشار به وسیله دیوارهای مثالی بر بدن مثالی صورت می گیرد واگر روح به جسم مادی اش سخت علاقه داشته باشد هیچ مانعی ندارد که این عذاب جانکاه علاوه بر وساطت بدن مثالی ، شامل بدن دنیوی هم بشود.درروایتی راوی درباره فشار قبر کسی که به دارآویخته می شود ازحضرت رضا علیه السلام سوال می کند وحضرت می فرماید:«او هم فشار قبر دارد،خدا هوا را امر می کند که اورا بفشارد.»

 

فشار قبر،تنها شامل کافران وفاجران نمی شود، بلکه مومن هم - در صورتی که مرتکب گناهان شده باشد-  مشمول این عذاب دردناک خواهد شد واین عذاب رحمتی است از جانب خداوند، برای مومنان زیرا موجب خروج مومن از گناه شده وبعد از آن در نعیم برزخ و قیامت به سر خواهد برد .

 

اما در مورد سوال در قبر، اباعبدا...(علیه السلام) می فرماید: «در قبر سوال نمی شود مگر از ایمان محض وکفر محض و خالص (یعنی از عقاید سوال می شود) ودیگران را متعرض نمی شوند.»

 

شهیدثانی -رحمه الله علیه-  فرمودند: « در قبر وعالم برزخ از مومن وکافر محض به تفصیل سوال خواهد شد یعنی این که از کلیه اصول عقاید وفروع آن ، مثل نماز ، روزه ،حج ،جهاد و...سوال می شود. اما از کسانی که ضعیف العقل هستند ویا حجت الهی در ایمان بر آنها ثابت نشده به طوراجمال از کفر و ایمانشان بازجویی می شود.»

 

از بیانات علما وبزرگان بدست می آید که چهارگروه ( اطفال- افراد کم عقل- جاهل قاصر وکسی که فسق عملی ندارد)عذاب برزخی ندارند . زیرا یا امکان دسترسی به عقاید صحیح ولوازم ایمان رانداشته اند ویا مستضعف فکری ، فرهنگی ویاعقب افتادگان فکری هستند.نکته مهم دیگری که باید درآن تامل کرد این است که پس از مرگ ، دفتر اعمال انسان بسته نمی شود زیرا بعضی از اعمال متوفی اعم از سیئه وحسنه می تواند اثرات منفی ویا مثبت ماندگاری برفرد ویا جامعه بگذارد . وتا زمانی که آن اثر باقی است به مناسبت آن اثر روح هم در عذاب ویا آرامش باقی می ماند . لذا ثواب کارهای خیر انسان بعد از مرگ هم برای میت نافع است .در روایتی از اباعبدالله (علیه السلام) به پنج خصلت اشاره شده که پس ازمرگ به میت نفع می رساند :

 

 فرزند صالح میت که برای او طلب مغفرت می کند.

▀  کتابی که میتی نوشته وموجب هدایت جامعه شده.

 چاهی حفر کرده باشد که مردم از آن نفع ببرند.

 نهالی کاشته باشد که مردم از میوه وسایه آن استفاده ببرند .

 صدقه جاریه ای که بعد از مرگ برای میت جاری باشد سنت حسنه ای که بعد از مرگ او باقی باشد.

 

 

علاقه روح به قبر ودیدار اموات از خانواده:

براساس روایات فراوان بدون هیچ تردیدی می توان گفت که روح به قبر ومدفن خویش عنایت وتوجه خاصی دارد وعلتش می تواند چند چیزباشد:

محل دفن، آخرین مرحله ازنشئه دنیا واولین مرحله از سفر اخروی اوست لهذا این خاطره را روح هرگز فراموش نمی کند.

قبر متوفی محل اجتماع خویشان است که به یاد او گرد هم جمع می شوند وکارهای خیر چون تلاوت قرآن وخیرات ومبرات انجام می دهند .

متوفی عنایت خاصی به زائرین قبرش دارد.بنا براین مردگان از آنچه بر بندگان می  گذرد بی خبر نیستند به خصوص زمانی که زندگان بر مزارشان می آیند وآنهارا با کارهای خیرشان شادمان می سازند.

 

در زمینه دیدار اموات از خانواده ،«اسحاق بن عمار»ازابی الحسن (علیه السلام) سوال کرد:« آیا شخص مومنی که از دنیا می رود پس از مرگ از خانواده خود دیدارمی کند؟» حضرت پاسخ می دهند. « بلی»، بعد پرسید :«چه مدت وهر چند وقت یکبار؟» حضرت درپاسخ فرمودند: «به اندازه فضیلت ومنزلتی که نزد خدا دارد، بعضی هر روز ، بعضی دو روز یک باروبعضی هرسه روز یک بار.»اسحاق می گوید: من درضمن کلام حضرت فهمیدم که کمترین مدت درهرجمعه است. بعد سوال کردم درچه ساعتی ؟ فرمودند:« در نزد زوال شمس ، یعنی ظهر ویا قبیل آن»(شاید منظور اوقات نماز باشد) سپس فرمودند:« خداوند ملکی را همراه میت می فرستد که به او آنچه را شادش می گرداند نشان دهد وآنچه را موجب کراهتش می شود ازاو بپوشاند ، لذا بر می گردد در حالتی که چشمش به دیدار آنها روشن است. ‍›› امام صادق (علیه السلام) می فرماید :«هیچ مومن وکافری نیست مگر این که بعد از زوال شمس نزد کسانش می آید واگر مومنی ببیند اهلش کارهای نیک انجام می دهندخدارا شکرمی گویدواگر کافر ببیند اهلش کارهای ناپسند انجام می دهند حسرت وافسوس می خورد.

 

اموات از خیرات ومبراتی که به آنها داده می شود آگاهند. چه بسا سبب نجات آنها از عذاب برزخی شود . حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید:«همانا میت به سبب ترحم واستغفاری که برایش انجام شده شاد می شود همانطوری که انسان زنده به سبب هدیه ای که به او می دهند خوشحال می شود.» وفرمودند:«هر مسلمانی که عمل صالحی برای میتی انجام دهد، ثواب آن عمل برای خودش مضاعف می گردد ونفعش به میت هم می رسد.»

 

«حبه العرنی» می گوید:« با امیرالمومنین به طرف پشت شهر (کوفه) روان شدیم. حضرت دروادی السلام توقف نمود، (در وضعیتی بودند) که گویی اقوامی را مورد خطاب قرار داده اند. من هم با ایشان ایستادم تا خسته شدم و...بالاخره بلند شدم وعبایم را جمع کرده وعرض کردم یا امیرالمومنین! من از این طول قیامتان دلم به حال شما می سوزد (لطفا) ساعتی استراحت کنید. آن گاه عبایم را پهن کردم تا حضرت روی آن بنشینند ، فرمود : « یا حبه ( این جایی که ما هستیم ) یا محل گفتگوی مومن است یا محل نشست و برخاست او . » عرض کردم راستی آن ها چنینند (دراین جا حضور دارند ) ؟ فرمود:« آری . اگر پرده از چشم تو برداشته شود خود خواهی دید آن ها دسته دسته دور هم گرد آمده و باهم به گفتگو نشسته اند » عرض کردم : « جسمند یا روح ؟» فرمود : « روحند . مومنی نمی میرد مگر آنکه به روحش گفته می شود به وادی السلام ملحق شو . زیرا آنجا سرزمینی است متصل به بهشت عدن »

 

بنابراین مومنین به بقاء روح در عالم برزخ معتقدند و مرگ را تولد تازه ای می دانند که اموات در هر مرحله ای از آن آگاهتر و بیناتر از زندگی دنیوشان هستند به گونه ای که ارتباط روحی آن با بازماندگانشان قطع نمی شود . و حتی از طریق خیرات و صدقات و کارهای نیک آن ها بهره هم می برند .اما در مقابل کفار و کسانی که به بقاء روح اعتقاد ندارند ، عدم ارتباط ارواح مردگان را با دنیا ناشی از طول زمان و بعد مکان می دانند آن هم به علت جام مرگی است که مردگانشان نوشیده اند که دیگر پس از آن حرکاتشان به سکون تبدیل می شود .

 اقتباس از نهج البلاغه

    تلخیص بازنویسی : حسینیان

«توکل‏» در احادیث اسلامى

۱- رسول خدا(ص)  «من سره ان یکون اقوى الناس فلیتوکل على الله;

 کسى که دوست دارد قوى‏ترین مردم باشد بر خدا توکل کند»!

 

2- در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است: «فى التوکل حقیقة

الایقان; حقیقت‏یقین در توکل است‏»!

 

3-  در داستان ابراهیم(ع)  مى‏خوانیم: هنگامى که ابراهیم(ع) را در

منجنیق گذاشتند عمویش آزر آمد و یک سیلى محکم به صورت او زد و گفت:

 از مذهب توحیدیت‏بازگرد!(ابراهیم اعتنایى به او نکرد) در این هنگام خداوند

 فرشتگان را به آسمان دنیا فرستاد تا نظاره‏گر این صحنه باشند، همه

موجودات از خدا تقاضاى نجات ابراهیم(ع) را کردند، از جمله زمین گفت:

«پروردگارا! بر پشت من بنده موحدى جز او نیست و هم اکنون در کام آتش

 

فرومى‏رود، خطاب آمد اگر او مرا بخواند مشکلش را حل مى‏کنم، جبرئیل در

منجنیق به سراغ او آمد و گفت: اى ابراهیم! به من حاجتى دارى تا انجام دهم؟

 ابراهیم گفت: «به تو نه! اما به پروردگار عالم آرى!» در اینجا بود که

 جبرئیل انگشترى به او داد که این جمله‏ها(که در واقع دستور نجات بود) بر

 روى آن نوشته شده بود: لا اله الا الله محمد رسول الله، الجات ظهرى الى

الله، اسندت امرى الى الله، و فوضت امرى الى الله!(این جمله‏ها که مفهوم

واقعیش همان توکل همه جانبه بر خدا بود، کار خود را کرد، و هنگامى که

ابراهیم(ع) به میان آتش پرتاب شد به تعبیر روایت: «اوحى الله الى النار

کونى بردا، فاضطربت اسنان ابراهیم من البرد حتى قال: و سلاما على

ابراهیم; در این هنگام خداوند به آتش وحى فرستاد که سرد شو! آتش آن چنان

 سرد شد که دندانهاى ابراهیم به هم مى‏خورد، سپس خطاب آمد و سلاما على

ابراهیم سرد و سالم باش براى ابراهیم (در این هنگام آتش به محیطى آرام‏بخش

 مبدل گشت) و جبرئیل در کنار ابراهیم قرار گرفت و با او به گفتگو

نشست‏».

نمرود از فراز جایگاه خود چنین گفت: «من اتخذ الها فلیتخذ مثل اله ابراهیم;

 اگر کسى مى‏خواهد معبودى براى خود برگزیند همانند معبود ابراهیم(ع) را

انتخاب کند»!

 

آرى توکل بر خداست که آتش‏ها را به گلستان مبدل مى‏کند، توکلى همچون

توکل ابراهیم که حتى از دست زدن به دامان جبرئیل احساس دورى از خدا

مى‏کند و معتقد است‏باید آب را از سرچشمه گرفت تا صاف‏تر و زلال‏تر باشد!

 

4- امام صادق(ع) در تعبیر دیگرى مى‏فرماید: «ان الغنى و العز یجولان

 فاذا ظفرا بموضع التوکل اوطناه; توانگرى و عزت پیوسته در حرکتند

هنگامى که به محل توکل برسند آنجا را وطن خود انتخاب مى‏کنند». 

 

یعنى قلبى که کانون توکل بر خداست هم احساس بى نیازى از ماسوى الله

مى‏کند و هم احساس عزت و قدرت، چرا که تکیه بر قدرتى کرده که بالاتر از

 همه چیز است، تکیه‏گاهى بى نیاز از همه کس و همه چیز و قدرتى شکست

ناپذیر.

5- در حدیث دیگرى همین معنى با تعبیر لطیف دیگر از امام باقر(ع) نقل

شده است، فرمود: «من توکل على الله لایغلب و من اعتصم بالله لایهزم; هر

کسى که توکل بر خدا کند مغلوب نمى‏شود و کسى که به دامن لطف خداوند

چنگ بزند شکست نمى‏خورد». 

 

فاطمه امیریان 

یک نکته...

 زنگ فیزیک یک مسئله در مورد کار و انرژی را به دو روش زیر حل کردیم:

 

                                                      ….+w=w¹+w²+w³ 

 

   F=(F²-F¹)d                                                              

که استفاده از روش دوم درست بود چون جواب باید منفی بدست اومد

 

اما روش اول جواب را به صورت مثبت بدست می داد و از این جواب نتیجه

 

گرفتیم که از روش اول در صورت استفاده از قدر مطلق می توان استفاده

 

کرد                                             فاطمه امیریان

یک سوال...

چرا مایعات به اطراف حرکت می کنند اما مانند گازها وقتی در ظرف

 

می ریزیم تمام حجم ظرف را پر نمی کنند؟

 

این سوالی بود که دبیر فیزیکمون پرسیدند: که بعد از کمی گفتگو به این نتیجه

 

رسیدیم که :

 

ملکول های مایع به سهولت روی هم می لغزندو بنابراین شکل ظرف را پیدا

 

می کنند

 

اما این قضیه ربطی به حجم ندارد به عبارتی حجم انها تغییری نمی کند زیرا

 

ملکولها(مولکول)با حفظ فاصله جابجا می شوند و لغزش صورت می گیرد.

 

(فاصله ای برابر با یک انگستروم:۱۰ به توان منفی ۱۰)

فاطمه امیریان چهارشنبه۲۴ بهمن

 

سخنان مشاهیر...

۱. یک درصد نبوغ، 99 درصد عرق ریختن. (توماس ادیسون)

2. وقتی خواستی کاری را انجام دهی، تأمل کن تا خدا راه آن را به تو نشان دهد. (پیامبر اکرم «ص»)

3. انسان از پیروزی چیزی را یاد نمی گیرد ولی از شکست خیلی چیزها را فرا می گیرد. (ضرب المثل ژاپنی)

4. سرمایه های هر دلی، حرف هایی است که برای نگفتن دارد.

5. دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند. (مارکز)

6. اگر فکر می کنید که موفق می شوید یا شکست می خورید، در هر دو صورت درست فکر کرده اید.  (آنتونی رابینز)

7. وقتی انسان آرامش را در خود نیابد، جستجوی آن در جای دیگر، کار بیهوده ای است. (لاروشفکو)

8. وقتی خداوند بنده ای را دوست دارد،

دنیا را از او منع می کند چنان که شما مریض خویش را از نوشیدن آب منع می کنید. (پیامبر اکرم «ص»)

9. مهم این نیست که در کجای جهان ایستاده ایم، مهم این است که در چه مسیری گام برمی داریم.
 
(هولمز)

10. سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم، بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم. (مارکس گداویر)

11. مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متأسفانه اکثرمان بیش از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم.  (ویلیام جیمز)

12. برای این که تغییری، ارزش واقعی داشته باشد باید پایدار و ماندگار باشد. (آنتونی رابینز)


13. نباید آن قدر در تفکر فرو رویم که قدرت همه چیز از ما سلب شود. چرا که اگر منظور تحقیق، صحت تفکرات ما باشد باید بدانیم که اغلب فکرهای ناصحیح و غلط در عمل جبران و اصلاح خواهد شد. (مترلینگ)

14. غم خودش ما را پیدا می کند باید به دنبال شادی ها گشت. (نیچه)

15. انسان همان چیزی است که خود باور دارد. (آنتوان چخوف)

فریدریش ولر

فریدریش ولر (۱۸۰۰-۱۸۸۲) شیمی دان آلمانی بود. شهرت او

 

 بخاطر ساختن اوره از مواد معدنی است.

 

پیش از ولر زیست‌شناسان تصور می‌کردند در گیاهان و جانوران

 

 نیروی حیاتی یافت می‌شود که در ساختن ویتامین‌ها، هورمون‌ها و

 

  سایر ترکیبات پیچیده دخالت دارد و ساختن این مواد را به صورت

 

مصنوعی ممکن نمی‌دانستند. هنگامی که فریدریش ولر در سال

 

 ۱۸۲۸ به طریقه مصنوعی اوره تهیه کرد نادرستی این نظر روشن

 

شد و رشته جدیدی به نام شیمی الی به دیگر رشته‌های علوم

 

افزوده شد.اودر یک مدرسه بازرگانی معلم شد. در آزمایشگاه

 

 مدرسه روی خاصیت سیانید‌ها مطالعه کرد و موفق به تهیه سیانید شد.

 

هنگامی که مشغول آزمایش سیانید پتاسیم با سولفات آمونیوم بود

 

مشاهده کرد که از محلول بدست آمده بلورهای سفید رنگی به

 

شکل سوزن خارج می‌شود و این بلورها چیزی جزسیانید آمونیوم یا اوره نبود.

 

ولر در سال ۱۸۲۷ برای نخستین بار عنصر آلومینیم را در آزمایشگاه

 

تهیه کرد. او همچنین عناصری مثل بریلیم، ترمیوم و وانادیم را

 

کشف کرد.

 

 

هموگلوبین

هموگلوبین پروتئینی است که در گلبول‌های قرمز خون وجود دارد

 

 و نقش آن حمل نقل اکسیژن و دی اکسیدکربن در خون است. این

 

 پروتئین دارای گروه هم که یک گروه پروستتیک است می‌باشد.

 

(پروستتیک در بیوشیمی به ساختاری می‌گویند که با اتصال‌های

 

محکم به یک پروتئین متصل می‌شود.

 

 ساختار

هموگلوبین شامل دو نوع زیرواحد مختلف به نام آلفا و بتا

 

می‌باشد.این پروتئین از ۴ زنجیره پلی پپتیدی تشکیل شده‌است

 

که ۲ تای آنها شامل آلفا و ۲ تای دیگر آن شامل بتا می‌باشد.

 

 بین زنجیره‌های آلفا وبتا پیوندهایی وجود دارد که این پیوند‌ها

 

بین ۲ زنجیره آلفا با یکدیگر و ۲ زنجیره بتا نیز با یکدیگر قویتر

 

است.

عنصر استرانسیم

استرانسیم(Strontium) از عنصرهای شیمیایی جدول تناوبی است. نشانه

 

کوتاه آن Sr و عدد اتمی آن ۳۸ است.

 

خواص فیزیکی عنصر استرانسیم :

  • عدد اتمی: ۳۸

 

  • جرم اتمی:۸۷٫۶۲

 

  • نقطه ذوب : C° ۷۶۹

 

  • نقطه جوش : C° ۱۳۸۴

 

  • شعاع اتمی : Å ۲٫۴۵

 

  • ظرفیت: ۲

 

  • رنگ: سفید نقره ای

 

  • حالت استاندارد: جامد

 

  • نام گروه: ۲