جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست - حضرت علی (ع)
خوشبختی آن است که انسان دنیا را همانطور که تصویر می کند ببیند - کولرز
گاهی سکوت بیش از تمام حرف ها مقصود را بیان می کند - منتاسکیو
خداوند هرگز به بندگانش ستم نمی کند (سوره آل عمران) بلکه آنان خودشان به خویشتن ستم کردند (سوره توبه).
زندگی مثال دختر زیبای تلخ رویی است که به انتظار خنده اش نشسته ای، غافل از اینکه اگر بخندد به تو می خندد.
هر چه بیشتر تلاش کنید که به زور رابطه خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد، برای ایجاد یک رابطه خوب کافی است فقط
راحت باشید، خودتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید. برایان تریسی
عجب معلم تلخی است تجربه، اول امتحان می گیرد بعد درس می دهد.
دنیا گلی است که گلبرگ هایش خیالی و خارهایش حقیقی است. سیلوا
واژه «جغرافیا» عربیشده «ژئوگرافیا» است که معنی واژهبهواژه آن «گیتی نگاری» است.
فلات ایران یا ایران زمین تقسیمی جغرافیایی بر پایه وجوه تاریخی است. بلند ترین قله فلات ایران تیرج میر با بلندی 7690 متر است.فلات ایران جزء مهمترین فلات های آسیائی-اروپائی است؛ از آن جا که رشته کوه های آن مرز های سیاسی دوران معاصر را شکل داده اند و نیز بلندترین قله اروپا، قله البرز در آن جای گرفته است.
رشته کوه | قله | بلندی(متر) | جغرافیای سیاسی |
---|---|---|---|
البرز | دماوند | 5671 | ایران |
زاگرس | دنا | 4448 | ایران |
توروس | دمیرکازیک | 3756 | ترکیه |
هندوکش | تیرچ میر | 7708 | پاکستان |
سلیمان | تخت سلیمان | 3487 | پاکستان |
قفقاز | البرز | 5642 | روسیه |
خاوراننامه از آثار ادبیاست که به نظم فارسی در سال ۸۳۰ هجری قمری سروده شده است. سراینده آن ابن حسام خوسفی از اهالی قهستان خراسان بوده است. این منظومه حماسی دینی و مصنوع است که در بحر متقارب و به وزن شاهنامه فردوسی سروده شده است. موضوع خاوراننامه جنگهای علی ابن ابی طالب در سرزمین خاوران به همراهی مالک اشترو نیز با قباد پادشاه خاور و تهماسب نامه است. این منظومه به گفته ابن حسام از یک کتاب عربی به نظم کشیده شده است. این منظومه با حمد خدا و نعت محمد پیامبر اسلام و دیگر امام های شیعه آغاز میشود. این منظومه را تازیاننامه نیز گفتهاند.
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
شاید که باز بینیم دیدار آشنا را
....
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
کشتی شکستگانیم: صفت مرکب و جمع «کشتی شکسته یعنی آنکه بر اثر طوفان کشتی او خرد و شکسته شده باشد.» (لغت نامه)
سعدی گوید: «دو کس را حسرت از دل نرود و پای تغابن از گل برنیابد: تاجر کشتی شکسته و وارث با قلندران نشسته.» همچنین: «کاروان زده و کشتی شکسته و مردم زیان رسیده را تفقد حال به کمابیش بکند.» به جای «کشتی شکستگانیم» قرائت مرجوح «کشتی نشستگانیم» نیز مشهور است.
باد شرطه: دکتر غنی مینویسد:
شرطه لغت عربی نیست و قطعا اصل لغت سانسکریت و هندی است. در قرن چهارم بزرگ ابن شهریار، رئیس ناخدایان دریاهای بین خلیج فارس و هند بوده است. از این مرد یادداشتهایی باقی مانده که نسخه هایی از آن در کتابخانه ملی پاریس هست. این یادداشتها در اروپا چاپ شده و ترجمه کرده اند. طابع که هندی میدانسته میگوید «شرطه» لغت هندی و سانسکریتی است و یک قسم بادی است. صاحب کتاب در ضمن صحبت میگوید: «و جاء الریح الشرتا»
جامع ترین تحقیق درباره باد شرطه را علامه قزوینی به عمل آورده است که تلخیص آن - با تصرفی در عبارات - به این قرار است:
باد شرطه به معنی باد موافق است. یعنی بادی که مساعد کشتیرانی باشد و کشتی را، به خصوص کشتیهای شراعی را به طرف مقصد مسافرین سوق دهد.
این سه کلمه سه باد در شعر سعدی و یک بار در شعر حافظ به کار رفته است. سعدی گوید: با طبع مبوبت چه کند دل که نسازد / شرطه همین وقتی نبود لایق کشتی سعدی در این بیت شرطه را ظاهرا به معنی مطلق باد استعمال کرده است. چه باد موافق بدیهی است که همیشه لایق کشتی است. همچنین: بخت بلند باید و پس کتف زورمند / بی شرطه خاک بر سر ملاح و مادبان تو کوه جودی و من در میان ورطه فقر / مگر به شرطه اقبالت اوفنم به کرانحافظ گوید: کشتی شکستگانیم. ای باد شرطه برخیز.
این کلمه با شرطه عربی به معنی عسس هیچ ربطی ندارد. این کلمه نه عربی است و نه فارسی. اصل املای این کلمه شرتا بوده است. در کتاب عجاب الهند بره و بحره تألیف بزرگ این شهریار الناخدا الرام هرمزی که در حدود سنه سیصد و چهل و دو تألیف شده و یک نسخه قدیمی از آن در کتابخانه ملی پاریس موحود است، در صفحات 36، 130، 132 حکایتی نقل میکند و در ضمن آن دو بار به «شرتا» اشاره میکند که از سیاق عبارت به وضوح برمیآید که مراد از شرتا باد موافق است.
نیز ذکری از کلمه شرطه شده است. باشد که: بسی امید است. انتظار میرود. چه بسا و غالبا در مقام تمنی گفته میشود. حافظ در جاهای دیگر گوید:
- باشد که چو خورشید درخشان به درآیی.
- باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
- باشد که چو وا بینی خیر تو در این باشد
- باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
- باشد توان سترد حروف گناه از او
- باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
منبع:(«باد شرطه» به قلم محمد قزوینی، یادگار سال چهارم، شماره اول و دوم، صفحه 63 - 68)
۱- رسول خدا(ص) «من سره ان یکون اقوى الناس فلیتوکل على الله;
کسى که دوست دارد قوىترین مردم باشد بر خدا توکل کند»!
2- در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است: «فى التوکل حقیقة
الایقان; حقیقتیقین در توکل است»!
3- در داستان ابراهیم(ع) مىخوانیم: هنگامى که ابراهیم(ع) را در
منجنیق گذاشتند عمویش آزر آمد و یک سیلى محکم به صورت او زد و گفت:
از مذهب توحیدیتبازگرد!(ابراهیم اعتنایى به او نکرد) در این هنگام خداوند
فرشتگان را به آسمان دنیا فرستاد تا نظارهگر این صحنه باشند، همه
موجودات از خدا تقاضاى نجات ابراهیم(ع) را کردند، از جمله زمین گفت:
«پروردگارا! بر پشت من بنده موحدى جز او نیست و هم اکنون در کام آتش
فرومىرود، خطاب آمد اگر او مرا بخواند مشکلش را حل مىکنم، جبرئیل در
منجنیق به سراغ او آمد و گفت: اى ابراهیم! به من حاجتى دارى تا انجام دهم؟
ابراهیم گفت: «به تو نه! اما به پروردگار عالم آرى!» در اینجا بود که
جبرئیل انگشترى به او داد که این جملهها(که در واقع دستور نجات بود) بر
روى آن نوشته شده بود: لا اله الا الله محمد رسول الله، الجات ظهرى الى
الله، اسندت امرى الى الله، و فوضت امرى الى الله!(این جملهها که مفهوم
واقعیش همان توکل همه جانبه بر خدا بود، کار خود را کرد، و هنگامى که
ابراهیم(ع) به میان آتش پرتاب شد به تعبیر روایت: «اوحى الله الى النار
کونى بردا، فاضطربت اسنان ابراهیم من البرد حتى قال: و سلاما على
ابراهیم; در این هنگام خداوند به آتش وحى فرستاد که سرد شو! آتش آن چنان
سرد شد که دندانهاى ابراهیم به هم مىخورد، سپس خطاب آمد و سلاما على
ابراهیم سرد و سالم باش براى ابراهیم (در این هنگام آتش به محیطى آرامبخش
مبدل گشت) و جبرئیل در کنار ابراهیم قرار گرفت و با او به گفتگو
نشست».
نمرود از فراز جایگاه خود چنین گفت: «من اتخذ الها فلیتخذ مثل اله ابراهیم;
اگر کسى مىخواهد معبودى براى خود برگزیند همانند معبود ابراهیم(ع) را
انتخاب کند»!
آرى توکل بر خداست که آتشها را به گلستان مبدل مىکند، توکلى همچون
توکل ابراهیم که حتى از دست زدن به دامان جبرئیل احساس دورى از خدا
مىکند و معتقد استباید آب را از سرچشمه گرفت تا صافتر و زلالتر باشد!
4- امام صادق(ع) در تعبیر دیگرى مىفرماید: «ان الغنى و العز یجولان
فاذا ظفرا بموضع التوکل اوطناه; توانگرى و عزت پیوسته در حرکتند
هنگامى که به محل توکل برسند آنجا را وطن خود انتخاب مىکنند».
یعنى قلبى که کانون توکل بر خداست هم احساس بى نیازى از ماسوى الله
مىکند و هم احساس عزت و قدرت، چرا که تکیه بر قدرتى کرده که بالاتر از
همه چیز است، تکیهگاهى بى نیاز از همه کس و همه چیز و قدرتى شکست
ناپذیر.
5- در حدیث دیگرى همین معنى با تعبیر لطیف دیگر از امام باقر(ع) نقل
شده است، فرمود: «من توکل على الله لایغلب و من اعتصم بالله لایهزم; هر
کسى که توکل بر خدا کند مغلوب نمىشود و کسى که به دامن لطف خداوند
چنگ بزند شکست نمىخورد».
فاطمه امیریان
زنگ فیزیک یک مسئله در مورد کار و انرژی را به دو روش زیر حل کردیم:
….+w=w¹+w²+w³
F=(F²-F¹)d
که استفاده از روش دوم درست بود چون جواب باید منفی بدست اومد
اما روش اول جواب را به صورت مثبت بدست می داد و از این جواب نتیجه
گرفتیم که از روش اول در صورت استفاده از قدر مطلق می توان استفاده
کرد فاطمه امیریان
چرا مایعات به اطراف حرکت می کنند اما مانند گازها وقتی در ظرف
می ریزیم تمام حجم ظرف را پر نمی کنند؟
این سوالی بود که دبیر فیزیکمون پرسیدند: که بعد از کمی گفتگو به این نتیجه
رسیدیم که :
ملکول های مایع به سهولت روی هم می لغزندو بنابراین شکل ظرف را پیدا
می کنند
اما این قضیه ربطی به حجم ندارد به عبارتی حجم انها تغییری نمی کند زیرا
ملکولها(مولکول)با حفظ فاصله جابجا می شوند و لغزش صورت می گیرد.
(فاصله ای برابر با یک انگستروم:۱۰ به توان منفی ۱۰)
A°
فاطمه امیریان چهارشنبه۲۴ بهمن